معنی حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع, معنی حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع, معنی pاlk، sgzjت ljjbi، plktckا، ksgz، aاdu, معنی اصطلاح حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع, معادل حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع, حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع چی میشه؟, حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع یعنی چی؟, حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع synonym, حاکم، سلطنت کننده، حکمفرما، مسلط، شایع definition,